می بینمت دوباره که می آیی
تا عاشقانه پنجره بگشایی
می بینمت تهی شده از "هرگز"
لبریز از"همیشه" و "فردا"یی
از متن چشم های تو می جوشد
تفسیر واژه های معمایی
می آیی و به آمدنت از شوق
چشم مرا به اشک می آرایی
می پرسم از نگاهت و می بینم
مانند "من بدون تو"تنهایی
دستت هنوز آتش خواهنده ست
مثل همان گذشته ی رویایی
امروز عاشقانه تر از دیروز
می بینمت دوباره که می آیی
فریبا یوسفی
نظرات شما عزیزان:
محمد 
ساعت14:44---22 آذر 1391
سلام وب لاگ جالب بو خوبی دارید مطالبتون خیلی قشنگه خوش حال میشم به من هم سر بزنید
پاسخ:خیلی ممنون . چشم حتما سر میزنیم.